الو مشاوره

علل طلاق

شش مشكل در پيش بيني طلاق به طور مستقل نقش دارد كه به ترتيب فراواني عبارتند از : (خيانت ۶۶ % ،ولخرجي نامعقول ۵۶ % ،مصرف الكل يا مواد مخدر ۵۳% ، حسادت ۴۰ %، داشتن عادت هاي آزاردهنده ۳۱ % و تندخويي ۲۷ ).

مراحل زندگي زوجين از نظر نوع و ميزان تأثير مشكلات بر آن ها متفاوت است . مثلاً ارتباط به آن اندازه كه براي افراد جوان تر مشكل ساز است، براي زوج هاي ميانسال مشكل ساز نيست.

اختلالات رفتاري يا كنشي

اين اختلالات آن دسته از تعاملاتي هستند كه درميان زوج هايي كه از هم طلاق گرفته اند يا در معرض طلاق هستند ،رايج بوده و معمولا زوجين دلايل اصلي خود را براي طلاق براساس اين تعاملات نامناسب و ناسازگارانه ،عنوان مي كنند.زنان در روابط زناشويي خويش مواردي از اختلالات كنشي را تجربه مي كنند كه عبارت است از خشونت جسماني ،تحقير ، دشنام ، به هراس انداختن و ترساندن ،بددلي و در انزوا قرار دادن ، كنترل و… است.مردان نيز به تحقير و بي توجهي از سوي زنان اشاره مي كنند

عدم شناخت قبل از ازدواج 

بسياري از زوجين معتقدند كه عدم شناخت كافي از طرف مقابل قبل از ازدواج علت اصلي شكست در زندگي زناشويي است آن ها ادعا مي كنند كه اگر قبل از ازدواج به شناختي درست دست پيدا كرده بودند هرگز در چنين دامي نمي افتادند

ضعف اقتصادي

بيكاري كه ريشه بسياري از مشكلات اجتماعي است نقش بسزايي در شروع اختلافات خانوادگي و آغاز طلاق زوجين دارد .افراد بيكار ميزان كمتري از تفاهم،ارتباط و نظم در روابط خانوادگي و به طور كلي روابط تنش زاتري با همسر خود دارند . علاوه بر اين ، شوهران بيكار در مقايسه با خانواده هايي كه همسران آن ها مشكل بيكاري نداشتند كمتر مورد حمايت همسر خود قرار مي گيرند، بيشترجر و بحث دارند و انسجام خانوادگي كمتري دارند.

ثابت شده است كه فشار مالي اثرات مخربي بر ميزان تنش دارد كه به صورت افت سلامت روحي آشكار مي شود. همچنين دشواري هاي مالي و رخدادهاي بد زندگي باعث افزايش نارضايتي زناشويي مي شوند، زيرا هر دوانسجام ازدواج را تهديد مي كنند و رفتارهاي خصمانه و مشكل ساز را در هر دو نفر افزايش مي دهند.

فشارهاي خانواده اصلي

فشارهاي دروني خانواده اصلي مانند دخالت بيش از حد والدين يا تحكم در انتخاب همسر ممكن است بر ازدواج اثر منفي بگذارد و به يك ازدواج تحميلي براي فرد تبديل گردد كه استرس هاي مضاعفي در رابطه با پذيرش نقش جديد در فرد به وجود آورد به طور كلي دخالت يا اعمال نفوذ خانواده هاي اصلي مي تواند يكي از زيربناها ي تعارضات از شروع تا پايان هر ازدواجي باشد.

تفاوت هاي فرهنگي -طبقاتي زوجين 

يكي از مسائلي كه زوجين به عنوان مساله اي تاثيرگذار در تصميم به طلاق از آن ياد كرده اند تفاوت هاي فرهنگي ،طبقاتي و تفاوت در عقايد و باورهاي مذهبي است .زوجين داراي تفاوت هاي زياد در گرايش ها، ارزش ها و عقايد ممكن است دچار مشكلات زناشويي شوند چون رخدادهاي رابطه اي را از ديدگاه هاي متفاوت ميبينند .

روابط پيش از ازدواج

رشدفزاينده روابط پيش از ازدواج ، نه تنها به افزايش سن ازدواج وكاهش ميزان آن در جوامع غربي منجر شد، بلكه آمار طلاق را نيز در اين كشورها فزوني بخشيد

انتظارات و توقعات غيرواقعي ازازدواج و همسر

خيانت

برخي از مشكلات زناشويي اثرقاطعي در بروز مشكلات زناشويي و طلاق دارد كه از آن جمله خيانت جنسي است . روابط جنسي خارج از ازدواج، يكي از مهم ترين مشكلات مطرح شده از سوي زوجين مراجعه كننده براي درمان ، ذكر شده است.

سن ازدواج

رابطه بين سن كم هنگام ازدواج و بي ثباتي زناشويي در مقالات پژوهشي به طور مكرر اثبات شده است . بنابراين قوي ترين عامل پيش بيني كننده تزلزل و عدم ثبات زناشويي، سن كم به هنگام ازدواج است. .هم چنين زوج هاي جوان تر شانس ضعيف تري در ازدواج موفق دارند. در سنين پايين، زوجين از باليدگي هيجاني و عاطفي كمتري برخوردارند و اين امر مي تواند موجبات سستي پيوند زناشويي و در نهايت طلاق را فراهم آورد .

بيماري 

بيماري و ناتواني مزمن همراه با حالت و ماهيت پيوسته خود، مي تواند تأثير عميقي برخانواده داشته باشد؛ به خصوص اگر مشكلات اعضا ، بيماري هاي رواني مانند افسردگي و اضطراب باشد بر وخامت موقعيت افزوده مي شود . افت سلامتي، تأثير منفي بر كيفيت زناشويي دارد اين تأثير بر كيفيت زناشويي ، روي همسران افراد بيمار در مقايسه با خود بيماران شديدتر است .همچنين تغيير در شرايط مالي و تقسيم وظايف منزل، افت تعامل زناشويي را موجب ميگردد.

اثرات طلاق

• ايجاد افسردگي ،در برخي ديگر ايجاد اضطراب و حتي ايجاد رفتارهاي پرخاشگرانه
• ناتواني در تحمل مشكلات كار وزندگي
• افزايش انحرافات اجتماعي در بين مردان و زنان مطلقه
• احساس شكست در زندگي به شكل خستگي ، دلتنگي ، ازپا افتادگي ، پوچي و بي معنايي در زندگي
• ايجاد تفكرات نامطلوب وپارانوئيد راجع به هم به خصوص جنس مخالف
• اثرات منفي بر روي فرزندان و احتمال ابتلا آن ها به اختلالات رواني
• احساس گناه و ندامت
• خودكشي

معناي طلاق از ديدگاه افراد مطلقه

• طلاق به عنوان امري رهايي بخش (معناي استعاري: فرار از زندان – رهايي از جهنم زندگي)

اين دسته از افراد زندگي زناشويي خويش را يك زندان توصيف ميكردند كه با اتمام آن احساس رهايي ميكنند. آنها اظهار داشته اند كه ادامه زندگي براي آنان ناممكن بوده است و احساس ميكردند با طلاق زندگي آنها بهتر و راحت تر ميشود.

• طلاق به عنوان آخرين چاره (معناي استعاري: درماندگي و بنبست- كارد به استخوان رسيده)

اين دسته از افراد از لحاظ معنايي طلاق خود را آخرين راه حل دانسته اند و اقرار كرده اند كه اگر زندگي زناشويي آنها قابل حل شدن و بهتر شدن بود، ديگه طلاق نميگرفتند. تصور اين افراد  از طلاق بسيار منفي بوده است و خود را در موضع ضعف در طلاق ميبينند.آنها از زندگي زناشويي خويش نااميد شده اند و راه حلي براي آن نمي بينند.

شما مي توانيد در قسمت ديدگاه سوالات خود را با مشاوران ما درميان بگذاريد … 

منبع:علت اصلي طلاق در بين زوج هاي ايراني چيست؟

 - قرص هاي خواب وانواع آن - زود انزالي و روش هاي درمان آن - انواع روابط جنسي - راهكارهايي براي افزايش توان جنسي مردان - علت اصلي طلاق در بين زوج هاي ايراني چيست؟ - آيا طلاق عاطفي درمان دارد؟ چطور همه چيز را از نو بسازيم؟ -